از مرگ تــــــــــــــــــــــا قیامت

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 2315
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آمار وبلاگ:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 2315
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1


ترسیمی از زندگی برزخی

 تهیه و تنظیم از :

واحد پاسخ به سوالات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

آیا در برزخ خواب هست؟

در برزخ خواب به معنای دنیوی آن وجود ندارد ولی اگر عالم برزخ را با قیامت مقایسه کنیم یک نوع خواب است و فقط قیامت بیداری محض و هوشیاری خالص است در سوره کهف آیه 19 قرآن مجید می‌فرماید: هنگامی که قیامت برپا می‌شود و با نفخ صور اول همگی می‌میرند و با صور دوم زنده می‌شوند وقتی ملائکه از مدت اقامت در برزخ از آنها می‌پرسند: چه مقدار در عالم برزخ اقامت نمودید؟ می‌گویند: گویا یک روز یا نصف روز در آنجا مقیم بودیم بنابراین اگر با دیدگاه عمیقی نگاه کنیم تمام عالم برزخ نسبت به قیامت خواب است ولی روایات آمده که بعضی از ارواح ضعیف و مستضعف که نه از عذاب برزخ برخوردارند و نه از نعمتهای آن بهره‌مندند در عالم برزخ به صورت انسان خوابیده بسر می‌برند و از برزخ جز یک ترسیم خواب آلودی بیش ندارند.(7)

مقدمه

حیات پس از مرگ از مشکل‌ترین مسایل بشری و از مهمترین حوایج تاریخی انسانهاست. بشر از دیر زمان تلاش کرده تا سرنوشت پس از مرگ خویش را در یابد و پاسخی روشن به حسن کنجکاوی خود از فرجام کار جهان بدهد. سووالاتی که از اعماق روح بشری سرچشمه می‌گیرد همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده که آیا پس از مرگ شعله زندگی خاموش می‌شود و یا حیات با شکوهتری آغاز می‌گردد؟ فیلسوفان و متفکران غیر مذهبی پاسخ قانع کننده به انسان نداده‌اند و البته تا حدودی عذرشان موجه است.
انسانی که در محدوده عالم ماده زندگی می‌کند نمی‌تواند عالم پس از مرگ را دریافت نماید اما فیلسوفان الهی به کمک وحی و دستیاری علم و عقل معقول‌ترین پاسخ را به پرسشهای انسانها داده‌اند که وجدان و سرشت بشر و عقل و منطق آن را تأیید می‌کند. از دیدگاه آنها مرگ هر چه باشد پایان زندگی بشر نیست بکله آغاز مهمترین حوادث و رویدادهاست که اولین گردنه آن زندگی برزخی آدمی است.
در این بحث نخست باید دید برزخ چیست؟ سپس به نوع زندگی برزخی و دیدگاههای مختلف پرداخت.

برزخ از نظر فرهنگ لغت

برزخ همان‌طوری که از نامش پیداست به معنی حایل و حد فاصل بین دو چیز است در مفردات راغب چنین آمده است که البرزخ الحاجز و الحدبین الشیئین فاصله و حد بین دو چیز را برزخ گویند. در قاموس قرآن نیز برزخ واسطه و حایل میان دو چیز معنی شده است و کلمه برزخ فقط یک بار استعمال شده است. هر چند در باره برزخ به تعبیرات مختلف و شکلهای گوناگون سخن گفته شده است و در مورد یاد شده کلمه برزخ به معنای فاصله بین دنیا و قیامت بکار رفته شده است و علت نامیدن این دوران زمانی به برزخ وجود همین آیه شریفه است که می‌فرماید حتّی اِذا جاءَ اَحدهْمْ الْموًتُ قالَ رُبِّ ارًجِعْونِ لَعلّی اَعًمُلُ صالِحاً فیما ترکت کلاّ اِنّهاکَلِمُه هْو قائِلُها و مِنً وُرائِهِمً بُرًزَخٌ اِلی یُوًمِ یْبًعُثُون.(1)
آنگاه که یکی از آنها را مرگ فرا رسد گویند پروردگارا مرا باز گردان، باشد که کار شایسته‌ای در تدارک گذشته خود بجا آورم به او خطاب می‌شود که هرگز چنین نخواهد شد این سخنی است که او گوینده آن است و از حین مرگ تا روزی که بر انگیخته شوند برزخ و فاصله‌ای است.
در نهج البلاغه هم لفظ برزخ دو بار استعمال شده است.
1ـ سُلَکْوا فِی بْطُونِ الْبُرزَخِ در درون قبرها خزیدند (2)
2ـ فَکَأَ نَما اطَّلَعْوا غُیْوبُ أَهًلِ الْبُرًزَخِ فِی طُولِ الاْقامُهِ فِیهِ بندگان خوب خدا (اهل ذکر) جهان برزخیان را می‌نگرند و اقامت طولانی آنجا را مشاهده می‌کنند.(3)
در روایتی امام صادق (ع) عالم برزخ را چنین معرفی کرده است: البرخ القبر و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الاخره برزخ قبر است و آن ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است (4) بنابراین در اصطلاح قرآن و روایات اولیاء دین به حد فاصل بین زندگی دنیا و حیات جاودان عالم برزخ گفته می‌شود.

ترسیمی از زندگی برزخی

بسیاری از افراد علاقه دارند که از زندگی انسان در برزخ و حقیقت این عالم آگاهی کامل بدست آورند ولی باید توجه داشت که آگاهی کامل از جهان برزخ برای ما امکان پذیر نیست و تا انسان گام در آن جهان نگذارد نمی‌تواند به کیفیت آن پی ببرد. به قول یکی از بزرگان عالم برزخ نسبت به این دنیا مانند همین دنیا نسبت به شکم مادر است اگر به بچه در شکم مادر بگویند در ورای این محل تو عالمی است که بسیار بزرگتر از شکم مادر است نمی‌تواند ادارک کند و بفهمد (5) با این حال می‌توان صورتی ناقص و شبحی مبهم از آن جهان را ترسیم کرد از این رو بدن برزخی و عذاب و نعمتهای آنجا را به لذت و یا نعمتهای موقع خواب تشبیه کرده‌اند اگر آن چه را در جهان رویا و در عالم تصور از خود مشاهده می‌کنیم با واقعیتی بیشتر و حقیقتی روشن‌تر تجلی کند باید نام آن را زندگی برزخی بگذاریم. موجوداتی که در عالم برزخ هستند ماده ندارند اما شکل و صورت و حد دارند. آنجا عالم مجردات است لکن به صراحت آخرت هم نیست در جهان برزخ آثار ماده مثل گرمی و سردی و شیرینی و تلخی و شادمانی و غمگینی وجود دارد هر چند خود ماده وجود ندارد. بدن ما در برزخ بدن مثالی است. یعنی از لحاظ شکل به عین همین بدن است ولی دیگر جسم و ماده نیست بلکه لطیف است.

عالم برزخ از دیدگاه عمیق

همان طوری که در عالم ارواح از ماده و آثار ماده خبری نیست در جهان برزخ هم که حدفاصل بین دنیا و آخرت است ماده در کار نیست ولی بعضی از آثار ماده مانند شکل و کمیت و مکان را دارا می‌باشد برای توضیح بیشتر باید گفت: ماده جوهری است که صورتهای مختلف جسمانی را می‌پذیرد و مانند آب و خاک و ستاره و ماه و انسان و حیوان ولی موجود مجرد از همه عوارض ماده برکنار می‌باشد موجوداتی که در عالم برزخ هستند ماده ندارند ولی شکل و صورت و اندازه و رنگ و بو دارند و مکان و زمان را اشغال می‌کنند. خوشحالی و ناراحتی و عذاب و لذت مادی و معنوی دارند و گاهی عالم برزخ را عالم خیال نیز می‌گویند یعنی عالمی که در آنجا شکل و صورت و خصوصیات صورت محسوب وجود دارد ولی ماده ندارد البته صورتهایی که در آنجا وجود دارد به مراتب از موجوداتی که در عالم ماده و دنیا وجود دارد، قوی‌تر و حرکت آنها سریع‌تر می‌باشد و حتی غم و اندوه و سرورشان نیز شدیدتر می‌باشد چون ماده به نوبه خود مانع ظهور بیشتر این خصوصیات است ولی عالم برزخ چون از ماده و مادیات خالی است لذا این آثار در آنجا تجلی بیشتری دارد، برای توضیح مطلب مثالی می‌زنیم. همه افراد بشر بدنی دارند که از هر جهت محدود و مشخص می‌باشد و یک سلسله نیروهای باطنی دارند مثل حافظه و تفکر و قوه واهمه و تخیل که با این قوای باطنی کارهای عجیبی انجام می‌دهیم فی المثل در اندک زمانی ساختمان یک صد طبقه در ذهن خودمان می‌سازیم و سپس خرابش می‌کنیم یا در یک لحظه از شرق به غرب می‌رویم و در کوتاه مدت کارهای دراز مدت انجام می‌دهیم پس قلمرو ذهن ما به کمک قوای درونی نسبت به کالبد مادی و قوای طبیعی ما چقدر گسترده‌تر و بزرگتر است و به همین میزان عالم برزخ نسبت به دنیا وسعت و عظمت دارد. آن چه در دنیا در عالم خواب مشاهده می‌کنیم فقط نمونه‌ای است از عالم برزخ نه خود برزخ برای این که برزخ به قدری وسیع و دقیق و لطیف است که از دست انداز قدرت حواس ظاهری ما خارج می‌باشد، به طوری که با قوای ظاهری قابل لمس و رویت نیست به همین جهت حقایق برزخی نمی‌تواند در آینه ماده منعکس شود بلکه عالم ماده آن چه از برزخ نشان می‌دهد به قدر ظرفیت و استعداد ماده می‌باشد. همان گونه که آثار قیامت نیز در آینه برزخ در صورت مثالی دیده نمی‌شود و آن چه در برزخ از واقعیات قیامت انعکاس می‌یابد به اندازه استعداد و فراخور گنجایش خود اوست و به همین جهت در قیامت ادراکات به مراتب قوی‌تر و وسیع‌تر است.(6)

آیا برزخ جنبه همگانی دارد؟

آیا تمام کسانی که از دنیا می‌روند و به جهان برزخ منتقل می‌شوند همه حیات آگاهانه دارند؟ یا گروهی همانند کسانی که به خواب فرو می‌روند حیات برزخیشان ناآگاهانه است و گویی در قیامت از خواب بیدار می‌شوند و هزاران سال را ساعتی می‌پندارند؟ از آیه 55 سوره روم معنای دوم استفاده می‌شود که فرموده است: یُوم تَقُومْ الساعُهْ یْقْسِمْ الْمْجًرِمْونُ مالَبِثُوا غَیًرُ ساعُهٍ روزی که قیامت برپا می‌شود گناهکاران سوگند یاد می‌کنند که جز ساعتی توقف نکرده‌اند. البته این معنی در صورتی است که آیه را به معنی ناچیز بودن عالم دنیا یا عالم برزخ در برابر قیامت تفسیر نکنیم ولی بعضی از آیاتی که به مساله برزخ اشاره می‌کند مثل آیه 100 سوره مومنون مطلق و عام است که می‌فرماید: «من وارئهم برزخ الی یوم یبعثون» و از روایات فشار قبر هم استفاده می‌شود که عمومیت دارد و همه به استثنای بعضی از اولیاء الله به آن گرفتار می‌شوند و سووال قبر گرچه در روایات برای دو گروه ذکر شده کسانی که دارای ایمان خالص و یا کفر خالص‌اند و بقیه به حال خود رها می‌شوند اما تعبیر «یلهی عنهم» مفهومش این نیست که آنها برزخ ندارند بلکه سووال قبر در باره آنها نیست.(8)

پاسخ به یک شبهه

برای بعضی شبهه‌ای ایجاد شده و شاید بخاطر آن جسم مثالی را انکار کرده‌اند و آن شبهه عبارت است از این که اعتقاد به وجود جسم مثالی موجب اعتقا به مساله تناسخ خواهد شد زیرا تناسخ چیزی جز این نیست که روح واحد منتقل به جسمهای متعدد گردد.
پاسخ این شبهه این است که اگر قالب مثالی را در باطن این بدن عنصری بدانیم انتقال به بدن دیگری مطرح نخواهد بود و جایی برای سوال تناسخ باقی نمی‌ماند.
به علاوه شیخ بهایی می‌گوید: تناسخ که تمام مسلمانان اتفاق بر بطلان آن دارند این است که ارواح بعد از خراب و ویرانی بدن منتقل به بدنها و اجسام دیگری در همین عالم دنیا شوند اما اعتقاد به تعلق ارواح بعد از خراب و ویرانی بدن منتقل به بدنها و اجسام دیگری در همین عالم دنیا شوند اما اعتقاد به تعلق ارواح در عالم برزخ به اجسام مثالی تا پایان مدت برزخ و سپس انتقال به بدنهای نخستین در قیامت هیچگونه ربطی به مسئله تناسخ ندارد،(9) از این رو نظریه تناسخ منافی با اساس تعالیم پیامبران خدا و بر خلاف ضرورت دین مقدس اسلام است و ائمه طاهرین صریحاً آن را کفر خوانده‌اند امام رضا (ع) می‌فرماید: کسی که تناسخ را بپذیرد و به آن عقیده داشته باشد به خدای تعالی کافر شده و بهشت و دوزخ را دروغ تلقی نموده است.
روایات اسلامی با صراحت از جسم مثالی خبر می‌دهد و آن را تایی می‌کند. از آن جمله روایت معتبری از امام صادق (ع) است که در پاسخ به سوال یکی از یارانش که گفته بود عده‌ای معتقدند که ارواح مومنین در چنیه‌دان پرندگان سبز رنگی در اطراف عرش قرار می‌گیرند امام فرمود: نه چنین نیست مومن گرامی‌تر است نزد خدا از این که روحش را در چینه دان پرنده‌ای قرار دهد بلکه ارواح در بدنهایی شبیه بدنهای سابق خواهند بود. (10)
در حدیث دیگری از همان حضرت می‌خوانیم: هنگامی که خداوند روح مومن را قبض می‌کند او را در قالبی همچون قالبش در دنیا قرار می‌دهد.(11)
بنابراین هم عذاب و فشار قبر و هم شادی و نعمت همه با قالب مثالی و بدن سبک صورت می‌گیرد و لذا اگر مرده‌ای را بسوزانند و خاکسترش را به باد دهند و اصلاً برای او قبری نباشد و یا مرده‌ای را درنده‌ای بخورد و یا به دریا بیندازند باز هم فشار و عذاب یا شادی در قبر واقعی که همان جایگاه روح در قالب مثالی است خواهد داشت چون لذت و شادی مربوط به روح است آن هم با بدن سبک و لطیف و هر رفتاری که با بدن سنگین شود کاری به آن بدن سبک ندارد بنابراین زندگی عالم برزخ مانند زندگی در عالم خواب است برای بدن سنگینی که به خواب رفته اگر انواع رختخوابهای نرم و گرم و لطیف آماده شود باز ممکن است آن شخص خوابیده در عالم خواب شدیدترین ناگواریها را بچشد ولی ما که آن بدن سنگین او را مشاهده می‌کنیم خیال می‌کنیم آرام است البته این مسئله مربوط به عالم برزخ است و حساب قیامت از حساب برزخ جداست در آنجا انسانها مجدداً بدن آنها در قبر ساخته و پرداخته و استخوانهای پوسیده و پخش شده جمع می‌شوند و انسان با بدن سنگین خود مبعوث خواهند شد.

مکان برزخی

مکان عالم برزخ کجاست؟ آیا در زمین است یا آسمان؟ در پاسخ می‌گوییم عالم برزخ در ملکوت همین دنیاست یعنی حقیقت و باطن دنیاست زیرا این عالم دو روی دارد یک طرف برونی و دیگر طرف درونی همانطوری که بدن انسان نیز دو رو و جنبه دارد یکی جنبه ظاهری که هیکل آدمی است و دیگری جنبه باطنی که همان بدن مثالی و روح حیوانی است وقتی چشم و گوش ظاهری انسان بسته شد از طریق چشم و گوش باطنی می‌تواند حقایق عالم برزخ را مشاهده نماید مثل موقعی که شخص خواب است با این که حواس او از کار افتاده اما باز هم می‌بیند و می‌شنود سپس عالم برزخ در همین دنیاست اما در روایات زیادی وارد شده که ارواح مومنین در وادی السلام جمع می‌شوند که سرزمینی است در نجف اشرف که وادی ولایت است در پشت کوفه چون قبل از دفن جسد مطهر علی (ع) در نجف اشرف شهری نبوده است بلکه بیابانی بوده یک فرسنگ از کوفه دورتر لذا نجف را ظَهر کوفه می‌گویند. حبه می‌گوید: من با امیر المومنین (ع) به سوی ظَهر کوفه از کوفه خارج شدیم حضرت در قبرستان وادی السلام توقف نمود همانند کسی که در مقابل مردمی برای مکالمه ایستاده است من نیز با قیام آن حضرت ایستادم تا خسته شدم ناچار نشستم مدتی گذشت و دوباره بپا خاستم و آنقدر ایستادم که مثل بار اول دچار خستگی شدم مجدداً نشستم پس از مدتی برخاستم عبا را از دوش گرفتم و به علی (ع) عرض کردم من از این هم سر پا ایستادن بر شما می‌ترسم ساعتی استراحت کنید و عبای خود را گستردم تا حضرت بنشیند حضرت فرمود: ای حبه این قیام و توقف من چیزی جز تکلم و انس با مومن نبود عرض کردم: آیا مردگان هم با یکدیگر تکلم و انس و الفت دارند؟ فرمود بلی اگر پرده در جلو دیدگان تو برداشته شود آنها را می‌بینی که حلقه حلقه نشسته و با عمامه خود یا چیز دیگری پشت و ساقه‌های پای خود را به هم بسته و بدین طریق نشسته و گفتگو دارند عرض کردم آیا آنها اجسامی هستند یا ارواحی؟ حضرت فرمود: بلکه ارواح هستند و هیچ مومنی در سرزمینی نمی‌میرد مگر آنکه به روح او گفته می‌شود که به وادی السلام ملحق شود و وادی السلام بقعه‌ای از بهشت عدن است (12) چنین برداشت می‌شود که هر چیزی حتی ساختمانها و انسانها و حیوانها یک صورت ظاهری و مادی دارند و یک صورت باطنی و ملکوتی مکه‌ای که انسان زیارت می‌کند صورت برزخی کعبه است که مادی نیست ولی صورتش عین مکه است.
و در بعضی روایات آمده است که در وادی ”برهوت“ روح هر کافری قرار دارد حتی در بعضی از روایات دارد که روح بعضی از مردگان به وادی السلام منتقل می‌شود وقتی سوال از آشنایی می‌کنند وی می‌گوید قبل از من مرده است معلوم می‌شود به برهوت برده‌اند.
در حدیثی هنگامی که از ارواح مومنین از حضرت صادق (ع) سوال شد امام فرمودند: آنها در حجره‌هایی از بهشت برزخی از طعام و شراب آن متنعم می‌شوند و می‌گویند پروردگارا قیامت را برای ما بر پا کن و وعده‌هایی را که به ما داده‌ای وفا نما (13) چون نعمت‌های برزخی محدود و اصولاً حیات برزخی شایسته اقامت دائمی نمی‌باشد بدیهی است که مومنین در وادی السلام در التذاذ و مسرت بسر می‌برند و در انتظار فرا رسیدن روز قیامت هستند اما کفار که دستشان از علم و معرفت کوتاه است در خشکزار برهوت اجتماع دارند و گذشت زمان برای آنها سخت و ناگوار است و از قیام قیامت هراسان‌اند از این جهت در روایات می‌خوانیم که گناهکاران همین که عذاب برزخ را مشاهده می‌کنند می‌گویند ربنا لا تقم لنا الساعه خدایا قیامت را برای ما بر پا مکن (14) چون می‌دانند این عذاب موقت و گاه و بیگاه به مراتب آسان‌تر است از عذاب دائمی و سوزان جهنم.
و از برخی آیات استفاده می‌شود که مکان بهشت و جهنم برزخی در روی همین زمین است مثلاً در آیه‌ای آمده است که: النّارْ یْعًرُضُونُ عُلَیًها غُدْواً وُ عُشِیاً عذاب ناراحت کننده آتش هر بامداد و شامگاه بر فرعونیان عرضه می‌شود (15) انسان در عالم خواب صورت دارد وزن و سنگینی ندارد و عالمی که در آن حرکت می‌کند از این سنخ است لذا از بالای بلندی سقوط می‌کند به زمین نمی‌خورد و یا گاهی مانند فرشته سبکبال در فضا پرواز می‌کند اوج و حضیض دارد به دورترین نقاط سفر می‌کند در تفسیر آیه فوق امام صادق (ع) می‌فرماید: این در دنیا قبل از روز قیامت است زیرا آتش قیامت صبح و شام ندارد سپس فرمود: اگر آنها در قیامت تنها صبح و شام در آتش دوزخ عذاب شوند در میان این دو باید سعادتمند باشند چنین نیست این مربوط به برزخ است پیش از روز قیامت (16) و شب و روز و صبح و عصر آنها به مناسب صبح و شام دنیاست در مورد نعمت هم می‌فرماید: و لهم رزقهم فیها بکره و عشیا روزی آنها بدون هیچ گونه رنجی شب و روز به آنها می‌رسد (17) از بامداد و شامگاه فهمیده می‌شود که برزخ در روی زمین است بنابراین زندگی برزخی به تناسب روح و جسم برزخی ظهور پیدا می‌کند مادامی که انسان در قالب جسم مادی است زندگی او در دنیاست به مجرد این که جسم را از دست داد زندگی برزخی او شروع می‌شود.

دلیل عقلی بر وجود برزخ

از جمله دلایل عقلبی بر وجود برزخ قاعده تکامل است که عالم همواره رو به کمال می‌رود و این مسیر را تا ابد ادامه خواهد داد و این قانون مطابق حکمت و مشیت الهی است بعد از عالم دنیا عالمی است که به مراتب کاملتر از این عالم است ولی نسبت به آخرت از کمال کمتری برخوردار است.
به عبارت دیگر نکته اصلی این است که تا انسان دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برای او میسر نیست در برزخ باید ساخته و پرداخته شود تا آمادگی حضور در قیامت را پیدا کند جنین اگر در رحم مادر آمادگی جسمی و روحی پیدا نکند نمی‌تواند وارد صحنه طبیعت شود انسان هم برای نیل به بهشت و جهنم ابدی باید شرایط برزخی را بگذراند تا در سایه تکامل ذاتی جسم و روح مناسب با ابدیت را احراز نماید. (18)

دلیل تجربی بر وجود برزخ

1ـ ارتباط با ارواح یا اسپرتیسیم 2ـ خوابهای مغناطیسی 3ـ اعمال حیرت انگیز مرتاضان 4ـ انتقال فکر هر یک از این موضوعات دلالت می‌کنند که روح استقلال دارد و با مرگ از بدن از بین نمی‌رود بلکه به مجرد مرگ به بدن لطیف‌تر تعلق می‌گیرد که بخاطر پرهیز از اطاله کلام از توضیح موارد مذکور خودداری می‌کنیم و خوانندگان را به مطالعه کتابهای معاد انسان و جهان اثر استاد سبحانی و معاد از دیدگاه عقل و فلسفه نوشته استاد محمد باقر شریعتی سبزواری ارجاع می‌دهیم در هر حال احضار ارواح مردگان آیا دلیل بر بقای روح نیست و همچنین خوابهای مغناطیسی و تکلم خارق العاده مرتاضان از استقلال و بقای روح حکایت می‌کند دلیلی نداریم که با مرگ جسم روح بمیرد.

دلیل نقلی بر وجود برزخ

آیاتی که دلالت بر وجود برزخ دارند دو دسته‌اند:
گروه یکم: 1ـ در تنها آیه‌ای که فاصله میان مرگ و قیامت را برزخ خوانده است تصریح شده که انسان پس از مرگ دارای نوعی حیات است که تقاضای بازگشت می‌کند و اظهار پشیمانی و ندامت می‌نماید ولی درخواست او قبول نمی‌شود و در پایان می‌فرماید: وُ مِن‌ّ وُرائِهِمً بُرًزَخٌ اِلی یُوًمِ یْبًعُثُونُ از آن لحظه به بعد تا روز قیامت عالم برزخ است. (19)
گروه دوم: آیاتی است که لفظ برزخ در آنها نیست ولی بازگو کننده حیات پس از مرگ می‌باشند که این آیات بر چهار قسم است: یکم آیاتی که گفتگوی انسانهای فاسد با فرشتگان الهی را یاد می‌کند و آنها از اعمال خود در روی زمین احساس شرمندگی می‌کنند مثل این که می‌فرماید آنان که هنگام مرگ بر خود ظلم و ستم روا داشتند فرشتگان از آنها می‌پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ می‌دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم فرشتگان گویند آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید از آنها عذر نپذیرند مأوای ایشان جهنم است (20) این مذاکرات متعلق به عالم برزخ است و برهانی محکم بر وجود برزخ می‌باشد.
2ـ آیاتی که گفتگوی انسانهای صالح را با فرشتگان الهی بازگو می‌کند و فرشتگان آنان را داخل بهشت برزخی می‌کنند مثل آیه شریفه که می‌فرماید: هنگامی که فرشتگان پاکیزه از شرک، متقین را قبض روح می‌کنند به آنها می‌گویند که سلام بر شما به موجب اعمال نیکویی که انجام داده‌اید اکنون به بهشت در آیید.(21)
در این آیه سخن از استقبال ملائکه از انسانهای پاک و با تقوا در عالم برزخ است آیه دیگر که گویاتر است مربوط به داستان رفتن نماینده انبیاء برای هدایت مردم به نطاکیه است که مردم دعوت او را نمی‌پذیرند و این نماینده پس از درگیری شهید می‌شود قرآن می‌فرماید: قِیلَ ادًخُلِ الْجُنُّهُ قالَ یا لَیًثَ قُوًمِی یُعًلَمْونُ بِما غَفَرُلِی رُبی وُ جُعُلَنِی مِنُ الْمْکَرُمِینُ به این مرد با ایمان گفته شد داخل بهشت شود در جواب گفت ای کاش قوم من از این نعمت بزرگ آگاه بودند که خداوند چگونه در حق من مغفرت و رحمت فرمود و مرا مورد لطف و کرم قرار داد.(22)
3ـ آیاتی که از حیات انسانهای با سعادت و نیکوکار و پاداش آنها یاد شده است مثل آنچه در مورد شهیدان نازل شده است: وُ لا تَحًسُبُنُّ الَّذِینُ قُتِلُوا فِی سُبِیل اللهُ اَمًواتاً بُلْ اَحًیاءُ عِنْدُ رُبِّهِمً یْرًزَقْونُ فَرِحِینُ بِما آتیهْمْ اللهُ مِنً فَضْلِهِ وُ یُسًتَبًشِرْونُ بِالَّذِینُ لَمً یْلْحِقُوا بِهِمً مِنً خَلْفِهِمً اَلاّ خَوًف عُلَیًهِمً وُلا هْم یُحًزَنُونُ گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه نزد پروردگار خویش زنده‌اند و روزی داده می‌شوند به سبب آنچه خدا از فضل و رحمت خویش به آنها عنایت کرده شادمانند و به دوستان خود که هنوز به آنها نپیوسته‌اند و بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ ترس و اندوهی نداشته باشید.(23)
4ـ آیاتی که از حیات انسانهای فاسد و عذاب و رنج آنها یاد شده است مثل آیه‌ای که می‌فرماید: مِما خَطِیئاتِهِمً اُغْرِقُوا فُأُدًخِلُوا ناراً بواسطه گناهانی که قوم نوح کردند غرق دریا شدند و پس از غرق در آتش انداخته شدند. (24) یعنی همین که غرق شدند بلافاصله وارد در آتش شدند، البته آیات یاد شده بعنوان نمونه آیات مطرح شد و نظایر این آیات در قرآن وجود دارد که این جزوه گنجایش ذکر همه آیات را ندارد اما احادیث و اخباری که در مورد برزخ است زیاد است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.
1ـ تکلم رسول خدا با کشتگان از قریش در بدر:
در جنگ بدر عده‌ای از کشتگان کفار را در چاهی ریخته بودند پیامبر (ص) بر سر آن چاه آمد و به آن مردگان فرمود: شما ای کفار همسایگان بدی بودید پیامبر خدا را از خانه خویش را ندید و با او محاربه و جنگ نمودید آنچه را که خدا به من وعده داد دیدم که حق است آیا شما نیز وعده پروردگار را به حق یافتید عمر که این مکالمه را شنید گفت: ای پیامبر اینها که بدنهایی بی جان بیش نیستند چگونه با آنها سخن می‌گویید؟ حضرت فرمود: ساکت شو ای پسر خطّاب سوگند به خدا که تو را در آنها شنواتر نیستی و همین که من برخیزم فرشتگان عذاب با گرزهای آهنین بر سرشان می‌کوبند. (25)
2ـ تکلم امیرالمومنین با کشتگان جمل: علی (ع) در پایان جنگ جمل با اسب میان کشتگان میگشت به جسد کعب بن سوره رسید امام دستور دادند که جسد او را بنشانند آنگاه خطاب به او فرمود: ای کعب من وعده خداوند را حق یافتم آیا تو نیز وعده خدای خود را راستین یافتی؟ سپس او را خواباندند آنگاه با پیکر طلحه نیز چنین کرد شخصی به آن حضرت عرض کرد: این کار چه سودی دارد آنان که سخن تو را نمی‌شنوند؟ حضرت فرمود: سوگند به خداوند که هر دو سخن مرا شنیدند چنانکه کشتگان بدر سخن پیامبر را شنیدند. (26)
3ـ پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: اَلْقَبًرْ رُوًضَه مِنً رِیاضِ الْجُنُّهِ اَوً حْفْرُه‌ٌ مِنً حْفَرِ النّیِرانِ. قبر باغی است از باغهای بهشت یا گودالی است از گودالهای آتش (27)
مقصود از قبر در این حدیث نقطه چهار وجبی نیست بلکه قبر کنایه از آن جهان وسیع برزخ است که برای انسان بصورت باغ آتش در می‌آید
4ـ از علی (ع) نقل شده که فرمودند: النّاسْ نِیام‌ٌ اِذا ماتُوا انْتَبُهْوا مردم خوابند همین که می‌میرند بیدار می‌شوند.(28)
5ـ امام حسین (ع) در روز دهم محرم پس از آنکه نماز صبح را با اصحاب به جماعت خواندند خطبه کوتاهی برای اصحاب و یاران ایراد کردند و چنین فرمودند اندکی صبر و استقامت کنید مرگ جز پلی نیست که شما را از ساحل درد و رنج به ساحل سعادت و کرامت و بهشتهای وسیع عبور می‌دهد.(29)
6ـ شخصی به نام علی بن حمزه که امامت حضرت علی بن موسی (ع) را قبول نداشت وقتی مْرد نزدیکان امام احوال او را در قبر پرسیدند و گفتند آیا در آتش است؟ حضرت امام رضا (ع) فرمود: بله وقتی سووالی کردند امام تو کیست و انکار امامت مرا کرد ضربه‌ای به او زدند که قبرش مشتعل از آتش شد.(30)
7ـ عده‌ای با امام صادق (ع) مشغول صحبت بودند که امام در مورد برزخ سخن راندند و فرمودند برای شما ترس دارم از وضعیتی که در برزخ دارید پرسیدند: برزخ چیست؟ فرمود از ساعت مرگ تا هنگامی است که انسان سر از قبر بیرون می‌آورد.(31)

ضرورت و لزوم عالم برزخ

در مورد فلسفه وجود عالم برزخ و ضرورت آن چند نکته وجود دارد: اولاً انسان تا دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برای او میسر نمی‌شود آدمی برای نیل به بهشت و جهنم ابدی باید شرایط برزخی را بگذراند تا در سایه تکامل ذاتی و جوهری جسم و روح مناسب با ابدیت را احراز نماید. ثانیاً عالم برزخ فوایدی دار که یکی از آنها جبران اعمالی است که از انسان فوت شده اگر کسی مدیون خدا و خلق باشد می‌تواند وصیت کند تا ورثه انجام دهند و از این طریق رفع عقاب از متوفی خواهد شد(32) و عالمی نو ایجاد گردد و حیات نوین انسانها در آن عالم جدید صورت گیرد. با این حال راهی جز این نیست که در میان دنیا و آخرت برزخی باشد و ارواح بعد از جدا شدن بدنهای مادی عنصری به برزخ منتقل گردند و در آنجا بمانند و پس از پایان دنیا و آغاز قیامت همه با هم محشور شوند. زیرا ممکن نیست هر انسان برای خود مستقلاً قیامتی داشته باش چرا که قیامت بعد از فناء دنیا و تبدیل زمین و آسمانها به زمین و آسمانهای دیگر است.(33) رابعاً از روایاتی استفاده می‌شود که در برزخ پاره‌ای از کمبودهای تعلیم و تربیت افراد مومن جبران می‌گردد درست است که آنجا جای انجام عمل صالح نیست ولی چه مانعی دارد که محل معرفت بیشتر و آگاهی افزونتر باشد؟ حدیثی از امام موسی بن جعفر (ع) می‌خوانیم: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و قرآن را بطور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم داده می‌شود تا خداوند به این وسیله درجاتش را بالا ببرد چون درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است به اوگفته می‌شود بخوان و بالا رو او می‌خواند و بالا می‌رود.(34)

ویژگیهای عالم برزخ

1ـ تکامل نفوس ناقصه در برزخ: در روایت است که چون رسول خدا (ص) به معراج رفتند به پیرمردی که در زیر درخت نشسته بود و در اطرافش کودکانی گرد آمده بودند برخورد کردند حضرت سوال کرد: ای جبرئیل این پیرمرد کیست؟ جبرئیل گفت این شیخ پدر تو ابراهیم است حضرت سوال کرد: این اطفال در اطراف او چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: اینها اطفال مؤمنان هستند که حضرت ابراهیم به آنها غذا می‌دهد.(35)
و از حضرت صادق (ع) نقل شده که فرمود: اطفال شیعیان ما را از مؤمنین، حضرت فاطمه (ع) تربیت می‌کند.(36)
2ـ رشد و تکامل: هر چند پس از مرگ در عالم برزخ توانایی بر خطا و ثواب وجود ندارد و آنجا دیگر عالم تکلیف نیست ولی به موجب روایاتی که از اولیاء اسلام رسیده پس از مرگ نیز انسان می‌تواند بواسطه داشتن سرمایه‌هایی از دنیا تغذیه کند و به تکامل و رشد برسد یکی از آنها سنّت حسنه و پی‌ریزی سیره خوب در جامعه است چنانکه امام حسین (ع) از نبی اکرم (ص) روایت کرده که فرمود: هر کس سیره و روش خوبی را در جامعه بنیان نهد اجر آن سیره و اجر کسانی که تا قیامت به آن سیره عمل می‌کنند برای او خواهد بود بدون آنکه از اجر عاملین به آن چیزی کاسته شود.(37)
یکی دیگر از آن اسباب صدقات جاریه است پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: هفت عامل است که اگر شخص یکی از آنها را بجا آورده باشد پس از مرگ ثوابش در پرونده عمل او ثبت می‌گردد کسی که درخت میوه داری را بکارد یا چاهی حفر کند یا قناتی را جاری سازد یا مسجدی را بنیان نهد یا قرآنی بنویسد و یا علمی از خو بجای بگذارد یا فرزند صالحی تربیت کند که برای او استغفار نماید.(38)
در روایتی پیامبر (ص) فرموده: حضرت مسیح بر قبری گذر کرد که صاحب آن معذّب بود سال بعد از کنار همان قبر گذشت و صاحب قبر را معذّب نیافت از پیشگاه الهی درخواست نمود که او را از علت تغییر وضع آگاه سازد خداوند به حضرت مسیح وحی فرستاد که صاحب قبر فرزند صالحی از خود بجای گذارده بود او در این فاصله بالغ شد و به دو کار خیر دست زد یکی آنکه راهی را برای عبور مردم اصلاح نموده و دیگر اینکه یتیمی را مسکن داد و من گناه این پدر را به احترام عمل فرزند نیکوکارش بخشیدم.(39)
3ـ تنزل و تغییرات دیگر: همانطوری سنت حسنه اثرش باقی است تاسیس سیره سیئه نیز اثرش ممتد و دامنه دار است و طبق روایات کسی که سنت بدی را در جامعه بنیان نهد و دیگران از او پیروی کنند هر بار که آن سیره مورد عمل واقع شود گناه تازه‌ای ثبت می‌شود امام باقر (ع) میفرماید: هر بنده‌ای از بندگان خدا روش گمراه کننده‌ای را بین مردم ایجاد کند برای او گناهی همانند گناه کسانی است که مرتکب آن عمل شده‌اند بدون آنکه از گناه عاملین آن کاسته شود.(40)
روایاتی وجود دارد که نارضایتی پدر و مادر و تأثیر آن را در سرنوشت فرزند بیان می‌کند اگر پدر و مادری فرزندشان را عاق کرده باشند پس از مرگ در صورتی که از اعمال خیر فرزندشان که در دنیاست برخوردار شوند ممکن است از او راضی گردند بنابراین یکی از تفاوتهای برزخ و آخرت در این است که پرونده انسان مرده در برزخ تغییر می‌کند ولی در آخرت چنین نیست؟
4ـ آگاهی و درک انسان در برزخ: از منابع موجود استفاده می‌شود که با فرا رسیدن مرگ نه تنها شعاع دید و درک انسان کمتر نمی‌شود بلکه بیشتر نیز می‌شود، پیامبر (ص) می‌فرماید: مردم خوابند همین که می‌میرند بیدار می‌شوند.(41)
این جمله را به دو گونه می‌توان معنی کرد ـ 1ـ منظور این است که در دنیا چیزهایی وجود دارد که انسان از آنها غافل است ولی پس از مرگ متوجه آنها می‌شود و کنایه از هوشیاری بعد از غفلت است. 2ـ معنای دیگر که استاد شهید مطهری بیشتر بر آن تکیه دارد این است که درجه حیات بعد از مردن از پیش از مردن کامل‌تر و بالاتر است همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کاملتر می‌شود همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی درجه‌ای ضعیف‌تر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر می‌شود.(42)
5ـ ارتباط ارواح با اهل دنیا در برزخ:
امام صادق (ع) می‌فرماید: هیچ مومن و کافری نیست مگر آن که در حین زوال شمس به دیدار اهل خود می‌رود و اگر دید که اهلش به اعمال نیکو اشتغال دارند سپاس و حمد خدا بجا می‌آورد و چون کافر ببیند که اهل او بر اعمال نیک مشغول‌اند برای او موجب حسرت و ندامت خواهد بود.(43)
اسحاق بن عمار می‌گوید از امام کاظم (ع) در مورد ارواح در گذشتگان سووال کردم که آیا آنها اهل خود را ملاقات و دیدار می‌کنند؟ حضرت فرمود: بلی گفتم در چه مقدار از زمان دیدار می‌کنند؟ حضرت فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک بار بر حسب منزلت و مکانت مومن گفتم در چه صورتی آنها برای دیدار اهل خود می‌روند؟ حضرت فرمود: در صورت پرنده لطیفی که خود را به دیوارها می‌زند و بر آنها اشراف می‌نماید. پس اگر آنها را در خیر و خوبی مشاهده کند خوشحال می‌شود و اگر آنها را در بدی و اندوه بنگرد غمناک می‌گردد. (44) البته این تمثیل است یعنی همان طور که مرغها بر روی دیوارهای شما خود را می‌اندازند و به آسانی رفت و آمد می‌کنند روح مومن هم از اهل خود و احوالات آنها اطلاع پیدا می‌کند.
مضمون و معنایی را که در روایات فوق وجود دارد ممکن است بتوان به نحوی از این سخن خدا فهمید که ارتباط شهدا و بازماندگان آنها را بیان می‌کند و می‌فرماید: یُسًتَبًشِرْونُ بِنِعًمُهٍ مِنُ اللهِ وُ فَضْلٍ وُ اللهُ لا یْضِیعْ اَجًرُ الْمْؤمِنِینُ (45) کشته شدگان در راه خدا از این که افراد خانواده‌شان را بر نعمت و فضل می‌بینند خوشحال و شادان می‌گردند.
6ـ همدم انسان در عالم برزخ:
قیس بن عاصم می‌گوید: من و جمعی از بنی تمیم از راه دور به مدینه آمدیم و خدمت رسول اکرم (ص) رسیدیم من عرض کردم یا رسول الله ما را موعظه‌ای بفرمایید که همواره از آن استفاده کنیم چرا که ما بادیه نشین هستیم و کمتر به شهر دسترسی داریم حضرت فرمود: ای قیس با عزت ذلت و با حیات مرگ است و با دنیا آخرت... ای قیس ناگزیر برای تو همنشین و مصاحبی خواهد بود که با تو به خاک سپرده می‌شود موقع دفن تو او زنده است و تو مرده اگر همنشین تو بزرگوار و کریم باشد تو را اکرام می‌کند و اگر پست و فرومایه باشد آزارت می‌دهد.(46)
علی (ع) می‌فرماید: شخص مسلمان دارای سه دوست است یکی از دوستانش به وی می‌گوید من در زندگی و مرگ با تو هستم و هرگز ترکت نمی‌کنم و آن عمل اوست دوست دیگر می‌گوید من فقط تا موقع مرگ با تو هستم آنگاه جدا می‌شوم و آن اموال او است آدمی به محض آن که می‌میرد اموالش به وراث انتقال می‌یابد دوست دیگر به او می‌گوید من تا قبر با تو هستم و تو را ترک می‌گویم و آن فرزند اوست.(47)
7ـ ملاقات ارواح با یکدیگر در عالم برزخ: امام صادق (ع) می‌فرماید: ارواح در برزخ با یکدیگر ملاقات می‌کنند سووال کردند آیا واقعاً همدیگر را می‌بینند؟ فرمود بله می‌بینند و از همدیگر خبر می‌پرسند و سووال می‌کنند و همدیگر را آشنایی می‌دهند آن چنان آشنا می‌شوند که در آنجا می‌گویند این شخص فلانی است.(48)
امام صادق (ع) می‌فرماید: ارواح در برزخ به شکل جسدهایی که دارند و با همان قیافه در درختهای بهشت می‌روند و یکدیگر را خوب می‌شناسند و از یکدیگر سووال می‌کنند و هنگامی که روح جدیدی بر آنان وارد می‌شود دیگران گویند رهایش کنید تا قدری استراحت کند چرا که او از یک مرحله سختی عبور کرده است بعد از آن که استراحت کرد از او می‌پرسند فلان کس چه شد؟ اگر این روح جواب داد که هنوز زنده است و در دنیا می‌باشد اینها منتظر و امیدوار می‌مانند که شاید نزد آنها بیاید و اگر گفت که مرده است می‌فهمند که وضعش بد است چون اگر آدم خوبی بود پس از مرگ نزد آنها می‌آمد پس می‌گویند از بین رفت حیف که اینطور شد.(49)
8ـ پرسش و سووال در عالم برزخ: مطابق روایات و اخبار در عالم برزخ فقط مسایلی که انسان باید به آنها اعتقاد و ایمان داشته باشد مورد پرسش و رسیدگی واقع می‌شود و رسیدگی به سایر مسایل موکل به قیامت است.
امام صادق (ع) فرموده است: آن که پرستش قبر را انکار کند شیعه ما نیست(50) امام صادق (ع) می‌فرماید: وقتی مومن از دنیا رود هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشییع می‌کنند وقتی وارد قبر شد منکر و نکیر به سراغ او می‌آیند و به او می‌گویند پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟ پیغمبر تو کیست؟ پس می‌گوید خداوند پروردگار من است و محمد پیغمبر من و اسلام دین من است پس قبرش تا چشم کار می‌کند وسیع می‌شود و برای او طعام می‌آورند و روح و ریحان بر او وارد می‌شود.(51) و در روایتی امام صادق (ع) می‌فرماید: میت در قبر از پنج چیز سووال می‌شود: از نماز و زکات و حج و روزه و ولایت.(52)
از بعض روایات استفاده می‌شود که سووال در قبر اختصاص به کسانی دارد که ایمان خود را خالص نموده و از مومنین خالص یا از کفار خالص باشند و افراد دیگر از مواخذه و سووال آنان صرف نظر می‌شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: در قبر از کسی سووال نمی‌شود مگر آن کسی که ایمان خود را کاملاً خالص نموده باشد و یا آن کسی که کفر خود را خالص نموده باشد و اما بقیه افراد از سووال قبر آنها صرف نظر می‌شود.(53)
ممکن است تو هم شود با آن که خدا می‌داند چه کسی مومن و چه کسی کافر است پس چرا سووال می‌کنند؟ بعضی از بزرگان چنین فرموده‌اند که سووال و جواب در قبر مقدمه‌ای بر پاداش یا مجازات شخص سووال شده است مثل معلمی که محصلین خود را می‌شناسد که کدامیک از آنها زرنگ و کدامیک تنبل‌اند ولی با این حال از آنها امتحان می‌گیرد و آن کسی که نمره‌اش خوب است قبول می‌شود و دلیل دیگر این که خود سووال و جواب برای مومن لذت دارد. همان طوری که برای کافر ابتدای بدبختی و عذاب و شکنجه است.
دلیل سوم این که سووال و پرسش مقدمه نوید و بهشت و درآمدی بر عذاب است تا مومنان لذت ببرند و کافران گرفتار حسرت و ندامت و بدانند عذاب صبح و شام آنها به علت تمحیض آنها در کفر و نفاق است تا اعتراضی نداشته باشند.
9ـ کوتاهی عمر عالم برزخ در مقایسه با عمر قیامت:
قرآن در چند مورد به کوتاهی عمر عالم برزخ اشاره کرده است و از زبان مجرمین که در مورد مقدار توقفشان در عالم برزخ یا دنیا به گفتگو می‌پردازند می‌فرماید:
یُتَخافَتُونُ بُیًنَهْمً اِنً لَبِسًتُمً اِلاّ عُشْراً بعضی به بعضی دیگر می‌گویند شما تنها ده شبانه روز در جهان برزخ توقف کرده‌اید(54) ولی آنها که بهتر فکر می‌کنند می‌گویند شما به اندازه یک روز در برزخ درنگ کردید.(55)
بدون شک مدت توقف آنها در عالم برزخ طولانی بوده است ولی در برابر عمر قیامت مدتی بسیار کوتاه به نظر می‌رسد و از آنجا که کوتاهی عمر دنیا یا برزخ در برابر عمر آخرت و همچنین ناچیز بودن کیفیت اینها در برابر کیفیت قیامت با کمترین عدد سازگارتر می‌باشد قرآن در مورد گویندة این سخن که مدت یک روز را مدت درنگ و توقف خود ذکر کرده‌اند تعبیر به امثلهم طریقه کرده است یعنی کسی که روش و فکر او بهتر است.
و این کوتاهی دوران برزخ را آنچنان درست و واقعی می‌پندارند که سوگند به خلاف می‌خورند و قرآن در این زمینه می‌فرماید: وُ یُوًمُ تَقُومْ الساعُهْ یْقْسِمْ الْمْجًرِمْونُ ما لَبِثُوا غَیًرُ ساعُهٍ.
روزی که قیامت بر پا شود مجرمان سوگند یاد می‌کنند که فقط ساعتی در عالم برزخ توقف داشتند.(56) همان طور که اصحاب کهف که افرادی مومن و صالح بودند بعد از بیداری از خواب بسیار طولانی خود تصور کردند که یک روز یا بخشی از یک روز در خواب بوده‌اند و یا یکی از پیامبران الهی که داستانش در سوره بقره آیه 259 آمده است بعد از آن که از دنیا رفت و پس از یکصد سال مجدداً به حیات بازگشت اظهار داشت که فاصله میان دو زندگی به یک روز یا بخشی از یک روز بوده است و مجرمان با توجه به حالت خاص برزخشیان چنین تصوری از روی عدم آگاهی پیدا می‌کنند.
10ـ مردود بودن شفاعت در برزخ:
امام صادق (ع) می‌فرماید: وُاللهِ ما أَخافْ عُلَیًکُمً اِلاّ الْبُرًزَخ فَأما اِذا صارُ الاَمًرْ اِلَیًنا فَنَحًنْ اَوًلَی مِنْکُمً بخدا قسم نمی‌ترسم بر شما مگر از برزخ و چون کار به ما رسد ما اولی و سزاوارتر از شما می‌باشیم.(57)
در روایت دیگری عمرو بن یزید می‌گوید به امام صادق (ع) گفتم از شما شنیده‌ام که می‌فرمودید همه شیعیان ما با همه گناهانی که دارند بهشتی هستند فرمود: گفته تو را تصدیق می‌کنم بخدا قسم همه آنان در بهشت خواهند بود من گفتم فدایت گردم بسیاری از گناهان کبیره‌اند فرمود: به شفاعت پیامبر و وصی او در قیامت همه به بهشت می‌روند ولکن به خداوند سوگند از برزخ برای شما خوفناکم و می‌ترسم پرسیدم: برزخ چیست فرمود: قبر، از لحظه‌ای که می‌میرد تا روز قیامت(58).
بنابراین می‌توان چنین استنباط کرد که موضوع شفاعت در عالم برزخ منتفی است و انسان با عمل خود دست به گریبان است و نتیجه عمل خوب یا بد خود را می‌بیند.
11ـ تجسم عمل در برزخ: به موجب بعضی از روایات اعمال هر انسان از لحظات بعد از مرگ یعنی در مراحل ابتدائی عالم برزخ تمثیل و تجسم می‌یابد و صاحب قبر در ملکوت قبر با چشم برزخی آن را می‌بیند و تا قیام قیامت با او خواهد بود. امام صادق (ع) میفرماید: وقتی شخص با ایمان را در قبرش می‌گذارند دری به رویش گشوده می‌شود و جایگاه خود را در بهشت می‌بیند از آن دری که به عالم غیب گشوده شده مردی با چهره زیبا خارج می‌شود شخص با ایمان به او می‌گوید تو کیستی که من از تو زیباتر ندیده‌ام پاسخ می‌دهد من نیت خوب تو هستم که در دنیا بر آن بودی و عمل خوب تو هستم که در دنیا انجام دادی وقتی شخص کافر را در قبرش می‌گذارند دری به رویش گشوده می‌شود و جایگاه خود را در آتش می‌بیند سپس از آن در مردی زشت رو خارج می‌شود امام فرمود: شخص کافر به او می‌گوید تو کیستی که من صورتی از تو قبیح‌تر ندیده‌ام؟ پاسخ می‌دهد من عمل بد تو هستم که در دنیا انجام می‌دادی و نیت ناپاک تو هستم که در دل داشتی.(59)
12ـ عذاب برزخی: روایاتی که در باره عذاب قبر و ثواب قبر وارد شده است راجع به همان بدن برزخی است که به مناسبت ارتباط عالم برزخ هر کس به قبر آن کس از آن تعبیر به عذاب قبر شده است.
علی (ع) می‌فرماید: از بندگان خدا بعد از مرگ برای کسانی که آمرزیده نشده‌اند عذاب و درد قبر شدیدتر از مرگ است پس از تنگی و تاریکی و وحشت و غربت آن بهراسید همانا قبر هر روز ندا می‌کند منم خانه غربت منم خانه وحشت و منم خانه کرم, قبر برای مؤمنین همانند باغی است از باغهای بهشت و یا گودالی از گودالهای جهنم.(60)
عذاب در قبر چنان وحشتناک است که در مقابل عذابهای آن مجرمین از وحشتهای دنیوی نمی‌ترسند چون در مقابله با آن وحشتها ناچیز است، علی (ع) میفرماید:
عذاب در قبر برای آنها به قدری شدید است که وقوع حوادث هراس انگیز و زلزله و اضطراب و وحشتهای دنیا آنها را به وحشت نمی‌اندازد.(61)
از این جهت ائمه معصومین برای مردم از شدت برزخ احساس خطر کرده‌اند شخصی می‌گوید به امام صادق (ع) گفتم شنیده‌ام که گفته‌ای همه شیعیان ما در بهشت جای می‌گیرند حضرت فرمود: در قیامت همه شما بواسط شفاعت پیغمبر یا وصی پیغمبر به بهشت می‌روید اما بخدا قسم در مورد برزخ بر شما می‌ترسم.(62)
رسول خدا (ص) فرموده‌اند که در زمان قبل از نبوت که به شتران و گوسفندان نظارت می‌نمودم و آنها در جایگاه خود مستقر و متمکن بودند و هیچ چیز در اطراف آنها نبود که آنها را تهییج کند و آنها را بترساند ناگهان می‌دیدم که آنها از جای خود حرکت کرده و به هوا می‌پرند با خود می‌گفتم این چه داستانی است و بسیار در شگفت می‌ماندم تا آنکه جبرئیل (ع) برای من چنین گفت: چون کافر بمیرد چنان ضربه‌ای بر او زنند که تمام مخلوقات که خدا آفریده است از آن ضربه به وحشت و هراس شتران و گوسفندان در اثر همان ضربه‌ای است که به کافر خورده است پس پناه می‌برم به خداوند از عذاب قبر.(63)
علی (ع) می‌فرماید: زندگی تاریکی که خداوند دشمن خود را از آن برح

نويسنده: mahya تاريخ: جمعه 1 دی 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

روی پـــــرده ی کعــبه ؛ این آیه حک شده اســت : نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ و مـــن . . . هنــــوز و تا همیشــه به همین یک آیــه دلخــوشــــم : " بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ی مهــــربانم ! "

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to pajohesh2012.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com